عقل رسنده. به سن تمییز رسیده. - عقل رس شدن، در تداول خانگی، به سنی که تمییز نیک از بد توان کردن رسیدن. به سنی بالغ شدن که عقل بر او حکومت کند. به درجۀ مردی یا زنی رسیدن. به سن رشد و تمییز رسیدن. رشد و تمییز بواسطۀ مراهقت یا بلوغ یافتن. (یادداشت مرحوم دهخدا)
عقل رسنده. به سن تمییز رسیده. - عقل رس شدن، در تداول خانگی، به سنی که تمییز نیک از بد توان کردن رسیدن. به سنی بالغ شدن که عقل بر او حکومت کند. به درجۀ مردی یا زنی رسیدن. به سن رشد و تمییز رسیدن. رشد و تمییز بواسطۀ مراهقت یا بلوغ یافتن. (یادداشت مرحوم دهخدا)